معلم به من میگوید این مشکل به دلیل عدم مطالعه است. من هم یک روز تصمیم گرفتم کمی کتاب بخوانم. وقتی رفتم سراغ کتابخانه پدر و مادرم، مدتها طول کشید تا کتابی پیدا کردم که از آن بدم نیامد و شروع کردم به خواندنش. اما فقط 30 صفحه از آن خواندم و بعد آن را کنار گذاشتم تا بعداً بخوانم. حالا سه ماه از آن روز گذشته و من اصلاً رغبتی به ادامه مطالعه این کتاب پیدا نکردهام. نمیدانم چرا اینقدر کتاب خواندن برایم سخت است. البته در این میان از خواندن نشریه شما لذت میبرم.کاش قرصی بود که با خوردن آن میتوانستیم در روز چهار تا کتاب بخوانیم! حالا که اینطور نیست، لطفاً کمکم کنید.
اینها صحبتهای «پییر»، نوجوان ۱۵ ساله فرانسوی است، که برای نشریه مورد علاقهاش نامه نوشته و از مشاور کمک خواسته است. پییر با اینکه از خواندن خوشش نمیآید، اما از خواندن نشریه مورد علاقهاش لذت میبرد. مشاور هم به او میگوید:
از خواندن خوشت نمیآید، اما مجله ما را میخوانی؟
این یک صورت مسئله اشتباه است که تو را به راه حل اشتباه هدایت کرده است. اگر تو اینقدر از مطالعه بدت میآید، پس چرا از خواندن یک نشریه خاص لذت میبری؟ حالا من صورت مسئله را برایت تصحیح میکنم و خواهی دید که جوابش هم چهقدر راحت است: تو از خواندن خوشت میآید، اما به شرطی که آنچه میخوانی باب سلیقهات باشد و از آن خوشت بیاید.
خب این هم جوابش: به جای اینکه به سراغ کتابخانه پدر و مادرت بروی که پر از کتابهایی هستند که با سلیقه تو جور در نمیآیند، به یک کتابخانه بزرگ برو و سری به کتابهای گروه سنی خودت بزن. من مطمئنم در آنجا کتابهایی پیدا میکنی که حتی یک لحظه هم نمیتوانی زمینشان بگذاری.
تو برای شروع انتخاب بدی داشتهای. اگر یک کتاب جذاب و پرماجرا به پستت میخورد، مطمئن باش کارهایت را با عجله تمام میکردی تا وقتی برای خواندن کتاب پیدا کنی. روح کتابخوان تو هنوز خیلی ضعیف است و برای آنکه آن را قوی کنی باید از غذاهای ساده و مقوی استفاده کنی؛ یعنی کتابهای ساده اما سرگرمکننده. میتوانم کتابهای کمیک استریپ را برای این شروع به تو پیشنهاد بدهم. اینگونه کتابها با حجم تصاویر جذابی که دارند، هر خوانندهای را مجذوب خودشان میکنند. وقت را دیگر بیش از این تلف نکن و هرچه سریعتر در یک کتابخانه عضو شو.